loading...

آئین مستان

متن سینه زنی واحد شهادت حضرت محمد,رحلت رسول اکرم,متن سینه زنی واحد,شهادت حضرت محمد,متن مداحی واحد,شهادت,حضرت محمد,رسول اکرم,متن سینه زنی واحد رحلت حضرت محمد,متن سینه زنی,سینه زنی واحد حضرت محمد,سینه ز

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2236 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1750 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6712 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3822 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 394 زمان : نظرات (0)

ای بهشت مدینه شهر رسول

باغ سر سبز لاله های بتول

تو بهشتی ولی بهارت کو

ای قرار همه قرارت کو

شِکوه بر درگه خدا داری

ناله وامحمّدا داری

رسول خدا خیلی در بین ما غریبه...

شهر احمد، کجاست احمدِ تو

از چه خاموش شد محمّد تو

ای جهانِ وجود، هستت رفت

خاتم الانبیا زدستت رفت

گرد غم بر فلک نشست، نشست

پشت شیر خدا شکست، شکست

گرد غربت مدینه را به سر است

از مدینه،علی غریب تر است

او که بار بلای امّت برد

او که پا بر نجات خلق فشرد

پیغمبر چقدر برای ما زحمت کشید...

جگرش را زطعنه چنگ زدند

به جبینش زکینه سنگ زدند

یه روزیم به پیشانی پسرش سنگ زدند...

بارها امّت ستم گستر

بر سرش ریختند خاکستر

بر قدم هاش خار افشاندند

کاذبش گفته ساحرش خواندند

چون پدر با عدو تکلّم کرد

با لب غرق خون تبسّم کرد

بارها جان خویش داد زدست

تا که گردد بشر خدای پرست

وقت رفتن نخواست از امّت

اجر، الاّ مودّت عترت

 "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی..."

آقا خوب حقت رو ادا کردن...امشب برای پیغمبر گریه کن؛روز قیامت جلو حضرت زهرا شرمنده نشیما!

بگیم دورامون رو زدیم همه جا رفتیم برای پیغمبری که اینقدر برای ما زحمت کشید هیچ کاری نکردیم.

بعد عمری خون دل حقت ادا شد یا محمد

آیه های کوثرت از هم جدا شد...

چطور حقش رو ادا کردند؟ابن سعد در طبقات الکبری نوشته:راوی میگه ابن عباس رو دیدم گریه میکرد؛گفتم چرا گریه میکنی؟خودم بودم پیغمبر فرمود:"ایتونی بالکتف و الدوات"بیاید براتون وصیت کنم"اَکتُب لکم کتابا لا تضلوا بعدی"بعداز من گمراه نمیشید؛چی گفتن؟"انما یهجر رسول الله"

ان الرجل لیهجر جز کفر محض نیست

این جنگ با کتاب خدای پیمبر است

"و ما ینطق عن الهوی؛ان هو الا وحی یوحی"

گفتند پیغمبر داره هذیون میگه.

آن کس که داد نسبت هذیان به مصطفی

از کینه اش به صورت زهرا نشانه بود

با آن همه سفارش پیغمبر خدا

پاداش دوستی علی تازیانه است

یارب مغیره مادر ما را چگونه زد؟!

کز جای تازیانه ی او خون روانه بود

در مجلس معاویه ی ملعون امام حسن بود،دونه دونه اینا رو مورد خطاب قرار داد؛رو کرد به مغیره بن شعبه

فرمود:"اما انت یا مغیرة بن شعبه انت ضربتَ فاطمةَ"تو مگر فاطمه رو نزدی"حتی اَدمَیتَها"تا اینکه بدنش خون آلود شد...

روح پاکش زتن چو گشت رها

باز گردید دست توطئه ها

بود روی زمین جنازه ی او

که شکستند عهد تازه ی او

منکر آیه ی شریفه ی شدند

بانی فتنه ی سقیفه شدند

از جحیم سقیفه خصم شریر

آتش افروخت در بهشت غدیر

چیره شد دست ظلم بر مظلوم

غصب شد حق چهاره معصوم

تا به جای صمد صنم شد نصب

گشت حق کتاب و عترت غصب

گر چه در نظم، قدرتم دادند

چه کنم حکم وحدتم دادند

ورنه پیوسته می زدم فریاد

که کجا فاطمه زپا افتاد

روز غصب خلافت علوی

گشت پامال، حرمت نبوی

در سقیفه ستم به مولا رفت

آتش از بیت وحی بالا رفت

شعله افروختند بر در وحی

آیه ای شد جدا زکوثر وحی

زخم شمشیر بر سر حیدر

گشت اجر رسالت دیگر

حمله بر حجّت خدا کردند

فرق او را زهم دو تا کردند

دو سه جمله هم بریم در خونه ی امام حسن...

بعد قتل علی امام حسن

گشت همچون پدر غریب وطن

ریخت یک آسمان بلا به سرش

خون شد از غیر و آشنا جگرش

زهر کین زد شراره بر دل او

عاقبت جعده گشت قاتل او

آسمان بس که خون به جامش ریخت

جگرش خون شد و ز کامش ریخت

روز تشییع، در برِ یاران

پیکرش شد زتیر، گلباران

بدن مطهرش رو سوراخ سوراخ کردند...

بارش تیر و جسم یار کجا؟

یاس زهرا و نیش خار کجا

آل هاشم اگر چه خون جگرید

این خبر را به خواهرش نبرید

سوز زخم درون بس است بر او

دیدن طشت خون بس است بر او

یوسف فاطمه،حسین عزیز

اینقدر اشک از دو دیده نریز

مجتبی هم به غربت تو گریست

هیچ روزی بسان روز تو نیست

در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر

در تو زخم هزاراها شمشیر

کربلا سنگ بر جبینت خورد

تیر بر حلق نازنینت خورد

امشب مادرت عزاداره

دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد...

"السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار ولا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.السلام علی الحسین،وعلی علی بن الحسین،و علی اولادالحسین،و علی اصحاب الحسین

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 876 زمان : نظرات (0)

چه خاکی شد سر همه عالم

زمین و آسمون شده ماتم

شب عزای حضرت خاتم

امون از این غم

رسیده از راه بلند از نهاد عالم آه

برای غربت رسول الله

امون از این غم

به سینه داره میزنه مولا

زبون گرفته حضرت زهرا

امیرالمؤمنین کوه صبر از رفتن پیغمبر زار زار میگرید اما دیگه مشت که به سینه نمیزنه، چرا مشت زد به سینه چون طومار آسمانی آوردن ازش تعهد گرفتن باید صبر کنی یکی از موادش این بود یا رسول الله به علی بگید مراد و منظور دقیق چیه گفتن که مراد دقیق اینه که سینه ی زهرا میشکند

به سینه داره میزنه مولا

زبون میگیره حضرت زهرا

داری میری و بعد تو بابا

امون از این شهر

بعد پیمبر از شب دوم

برای عرض تسلیت مردم

آوردن اینجا جای گل هیزم

آتیش به پا شد

در خونه تو شعله ها افتاد

پیچید صدای ناله و فریاد

همون جا بود که فاطمه جون داد

آتیش به پا شد

حاج آقا فرمودند امیرالمؤمنین به سینه میزد یه وقت هست آدم خودش به سینه میزنه یه وقت هست به سینه ی آدم میزنن، نانجیب یرای شیرین کاری به معاویه نوشت وقتی صدای نفس های زهرا رو شنیدم شروع کرد حرف زدن مردم مگه بابای منو زود فراموش کردین همچین که یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم فقط بهت بگم یه جور لگد یه در زدم هر چه شد بین در و دیوار....

خدا رحمت کنه اونایی که برای مادر ما داد میزنن بلند بلند گریه میکنن اگر گفتن چرا برای خانم داد میزنی بگو اخه برای جوون مرده داد میزنن مادر من هیجده ساله بوده، یه کاری کردن مثل پیرزن ها دست به دیوار میگرفت آخ مادر.....

خدا به عظمت حضرت زهرا سلام الله علیها ریشه وهابی هل و سلفی ها و داعشی ها و آل سعود و بکن

فرمود حسن و حسین و بگید بیان آخرین لحظات پیغمبر دل تو دل فاطمه نیست بایا زود داری مارو تنها میزاری سن و سالی نداشتم مادرم از دنیا رفت سایه ی سرم کجا میخوای بری اول بهترین خبری که فاطمه شنید این بود دخترم زهرا جان غصه نخور اول کسی که بعد از من زودی به من میرسه تویی بابا انقدر غصه میخورد فاطمه، اینجا لبخند رو لب

بی بی اومد مردم که همه رها کردند خیر ندارند چی تو دل بچه های پیغمبر میگذره حسینی که وقتی می اومد پیغمبر باهاش بازی میکرد، حسنشو بغل میگرفت حالا دیگه دستهاش رمق نداره، به قول فرمایش عزیزم آروم آروم از گوشه ی چشم حضرت اشک جاریه حسن و حسین خودشون و رو سینه ی آقا انداختن حضرت دست رو سر حسین میکشه اما علی اومد بچه ها رو جدا کنه پیغمبر فرمود :نه علی جان بزار حسین رو سینه ی من باشه یا رسول الله خودتون بارها فرمودین: کسی که داره جون میده اگر لباسی به تن داره چاک بزن چو این سنگینی رو سینش میکنه صدا زد: علی جان وقتی حسین روی سینه ی منه من راحت جون میدم، قربون سینت برم آقا قربون آخرین نفس هات برم آقا...

من بمیرم برای اون آقایی که گوشه ی گودال غلت میخوره این تیترهایی که تو بدنه داره میشکنه... یا الله... سینه داره سنگین میشه الهی برات بمیرم

به خود این امام رضا از اول محرم تا حالا اینجور روضه نخوندم و نمیخوام بخونم اما فقط یه اشاره میکنم، یا رسول الله حسین رو زمین افتاده هیچ کسی جرات نمیکنه نزدیک گودی بشه میگه این حسینه پسر علی اگه بلند شه یه نفر رو زنده نمیزاره یه نامردی گفت من میتونم یه کاری کنم بدونم زنده است یا نه، این حسین غیرتیه دستور داد گفت به خیمه ها حمله کنید اگه زنده باشه هر جوریه بلند میشه تا گفتن به خیمه ها حمله کنید یه وقت دیدن آروم نیزه رو زمین زد ا را وم آروم خودش و بالا آورد یعنی تا زنده ام کسی جرات نداره به خیمه ها حمله کنه میخوای بگم غریب کیه حسین جان غریبی میدونم، تشنه کشتنت میدونم زن و بچه ات و اسیر کردن میدونم بچه هات و کشتن میدونم، اما تا وقتی که زنده بودی کسی به ناموست جسارت نکرد

اما من بمیرم برای اون آقایی که تو کوچه یه عمر میگفت خدا کاش به جای دستام چشمام و میبستن ای غریب آقا

اللهم عجل لولیک الفرج

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1146 زمان : نظرات (0)

 

توی چشمامون میزنه بارون

دیگه زهرا خداحافظ میمیرم دلخون

بعد من از این مدینه

دل علی شاکی میشه

توی همین کوچه یه روز

چادر تو خاکی میشه

دارم میرم از این دنیا دلم میگیره زهرا

که فاطمیه تو راهه، واویلا

امون امون ای دل، واویلا

میزنی پرپر جلوی حیدر 

 جای خونه تو میمونه روی میخ در

برای عرض تسلیت میبینی با خنده دارن

به جای گل در خونت آتیش و هیزم میارن

میمونی وقتی که تنها

میگی کجایی ای بابا 

 بیا که محسن رو کشتن، واویلا

امون امون ای دل، واویلا

منم و غمها علی و زهرا 

قراره ما توی گودال روز عاشورا

به روی سینه حسین

انگاری چشمام میبینه

یکی با خنجری میاد

به روی سینه اش میشینه

تو قتلگاه میشه غوغا

که نیزه ها میره بالا 

میشه حسین من بی سر، واویلا

امون امون ای دل، واویلا

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 761 زمان : نظرات (1)

آنکه بار خلق را بر دوش خود می برد چون شد

آنکه بهر عزّت ما خون دل می خورد چون شد

آنکه خندید و لبش از سنگ کین آزرد چون شد

آنکه گُل گفت و گُل رویش ز غم پژمرد چون شد

در کجا کردی تو پنهان آفتاب جان ما را

قلب آدم در غم پیغمبر خاتم گرفته

بغض مانده در گلوی عترت و عالم گرفته

منبر و محراب و مسجد را غبار غم گرفته

حضرت زهرا سیه پوشیده و ماتم گرفته

اشک غربت کرده پر، چشم علی مرتضی را

زینب و کلثوم با مادر عزا دارند هر دو

با علی در گریه و اندوه و غم یارند هر دو

در کنار فاطمه با چشم خونبارند هر دو

دیده گریان، دست بر دل، سر به دیوارند هر دو

هر دو می بینند اشک غربت شیر خدا را

فاطمه یک دم نیفتد نام بابا از زبانش

جان رسیده بر لب و از دست رفته جان جانش

تیره تر از گوشه ی بیت الحَزن شد آشیانش

هیزم آوردند جای دسته گل در آستانش

سوختند از شعله ی آتش در بیت الولا را

لحظه های آخر پیغمبر فرمود: کاغذ قلم بیارید براتون یه چیزی بنویسم تا روز ابد گمراه نشید، اون دو تا ملعون گفتند: ولش کنید پیر شده داره حزیون میگه، فرمود: پس میگم به خاطر بسپارید، "انی تارکم فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتی"، من دو تا چیز به یادگار میزارم: کتاب خدا و بچه هام (عترتم) را؛ قرآن رو که جلوی علی رو نیزه زدند، بچه هاشم که معلوم شد، قرآن که بین در و دیوار له کردن، قرآن که ریسمان بهش انداختن بردن، قرآن که تیر بارون کردن، قرآن رو خاک کربلا کشوندن؛

حرفاش زد آرام زیر لب امیرالمومنین صدا زد، امیرالمومنین گوش مبارک کنار لب های پیغمبر برد داره گوش میکنه، اما کسی نمی دونه چی میگه، هم رسول خدا گریه میکنه هم علی، هر چند لحظه ای امیرالمومنین یه نگاهی به فاطمه اش میکنه سرش تکون میده، حضرت زهرا اینقدر گریه کرد پیامبر فرمود: بیا بابا، در گوش حضرت زهرا یه حرفایی زد، او هم نگاهی به امیرالمومنین می کرد گریه می کرد.

شاید به علی می گفت: علی صبر کن خونت آتیش میزنن، همسرتو میزنن، بچه هاتو میکشن، علی جان بی یار میشی، زخم زبون میخوری، تنها میشی، همه ی اینا گفت؛ اما جمله ای به امیرالمومنین نگفت لبخند بزنه، اما یه جمله به خانم گفت بعد این همه گریه دیدن خانم لبخند زد، یه لبخنی زد فاطمه؛ امیرالمومنین به حضرت زهرا فرمود: اون حرف چی بود که تو رو به لبخند واداشت، فرمود: علی جان همه مصیبت ها رو بابام گفت، آخرش فرمود: اولین نفری که به من ملحق میشه تویی، دوری منو تو زیاد طول نمی کشه.

دیگه لبخند فاطمه رو کسی ندید، تا اون زمانی که اسماء یه نقشه تابوت برای فاطمه کشید، یه لبخند زد گفت اسما: این برای آقام نگه دار از روی این یه دونه برای من بسازه....

باغبانا بعد عمری خون دل حقّت ادا شد

غنچه از گُل، گُل ز بلبل، بلبل از گلشن جدا شد

با تنِ تنها اسیر روبهان شیر خدا شد

فاطمه از پا فتاد و طفل معصومش فدا شد

تسلیت دادند با ضرب لگد خیرالنّسا را

اصلاً به شیعه خوشی نیومده، دو سه روز نگذشت، همین آخرای ماه صفر هیزم آوردن خونه رو آتیش زدن.....

اولین تیغی که دشمن بعد پیغمبر کشیده

پیش چشم فاطمه بر کشتن حیدر کشیده

ناله آنجا از جگر صدیقه ی اطهر کشیده

زین جنایت ناله هم محراب و هم منبر کشیده

در غم حیدر کشیده ناله ی واغربتا را

همچین که فرمود: اگه الان آقا منو رها نکنید، بند از دستش وا نکنید، اگه نذارید بره، میدونید چکار می کنم، پیراهن بابام رو سرم میزارم، نفرینتون می کنم؛ همچین بی بی ارده کرد نفرین کنه، سلمان میگه: دیدم دیوارها مسجد از جا بلند شد، دیدم ستون های مسجد از جا کنده شد، آقام علی فرمود: سلمان برو به فاطمه ام بگو مگه قرار نیست صبر کنیم، اومدم به بی بی عرض کردم، فرمود: چون علی گفته چشم؛

یا محمد بعد تو شیر خدا خانه نشین شد

اینقدر سفارش کرد، میومدن میدیدن پیغمبر  داره با علی گل میگه گل می شنوه، یه نقشه برا علی کشیدن، میدیدن همه به پیغمبر بگن یا رسول الله، در عالم فقط یه نفر میگه بابا اونم فاطمه است، برا اونم نقشه کشیدن، میدیدن یه نفر رو دامن پیغمبر جا داره برا اونم نقشه کشیدن،

پیغمبر وارد خانه ی فاطمه شد، دید آقا ابی عبدالله خوابه، کنار حسین نشست، دستاش گذاشت اینو و اونور طفل یکی دو ماهه شروع کرد بوسیدن، صورت، لب ها، گردن، سینه، شانه هاش، دستاش، انگشتاش، پهلوهاش، تا نوک پاشو بوسید، یعنی حواستون به این بچه باشه،

یا محمد بعد تو شیر خدا خانه نشین شد

چون کتاب آسمانی دخترت نقش زمین شد

لاله باران پیکر پاک حسن از تیر کین شد

کشته فرزندت حسین از خنجر شمر لعین شد

شرح، میثم می دهد بر امّتت این غصه ها را

حرفاشُ زد، فرمود: حالا بگید حسن و حسین هم بیان، اومدن خودشون رو بدن پیغمبر انداختن یه بوسه از لب های امام حسن می گیره، یه بوسه از گلو امام حسین می گیره، علی اومد بچه ها رو برداره پیغمبر فرمود: رهاشون کن، اینا که باشن من راحت جون میدن، اینجا یه جا می خواست بچه ها رو جدا کنه، هفتاد و پنج روز دیگه همین دو بچه رو اومد از روی سینه مادر برداره، حسین می آورد کنار حسن خودش می انداخت، اما کربلا بچه ها رو با تازیانه از بدن بابا جدا کردن، ای حسین....

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 3715 زمان : نظرات (0)

دخترم گریه ی تو پشت مرا می شکند

بیش از این گریه نکن، قلب خدا می شکند

رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه

بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند

تا که نشکسته قدت راه برو در بر من

که پس از رفتن من دیده بلا می شکند

باز بوسیدم از این که زد شانه مرا

حیف یک روز کسی دست تو را می شکند

تو سیه پوش من و شهر به هم دردی تو

حرمت شیر خدا را همه جا می شکند

کودکانت همه در پشت سرت می لرزند

که در خانه به یک ضربه ی پا می شکند

می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی

ضربه ای می رسد آینه را می شکن

بس که دنبال علی روی زمین می افتی

دل جدا، سینه جدا، شانه جدا می شکند

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1720 زمان : نظرات (0)

مدینه شد قیامت

زهرا سرت سلامت

فریاد یا محمد

می آید از مدینه

رنگ علی پریده

زهرا زند به سینه

در ماتم پیمبر

رُکن علی شکسته

علی غریب و تنها

در خانه اش نشسته

اُمت ز بیت زهرا

شنیده آه و ناله

آورده هدیه بر او

هیزم به جای لاله

ثقیفه گشته بر پا

جنازه بر زمین است

سخن ز غصب حق

امیر المؤمنین است

قومی کمین گرفتند

حق علی ربودند

قومی ز کینه حمله

بر فاطمه نمودند

 

تعداد صفحات : 7

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 89
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 425
  • آی پی دیروز : 636
  • بازدید امروز : 3,333
  • باردید دیروز : 3,835
  • گوگل امروز : 24
  • گوگل دیروز : 43
  • بازدید هفته : 11,701
  • بازدید ماه : 11,701
  • بازدید سال : 1,326,734
  • بازدید کلی : 19,832,562